در این مطلب مراحل اساسی برای نوشتن کتاب را به شما آموزش می دهم. من سخت کار کرده ام تا این را آسان هضم و فوق العاده کاربردی کنم، بنابراین شما می توانید شروع به پیشرفت کنید.
و فقط یک سر بالا: اگر رویای نوشتن یک کتاب پرفروش مانند من را دارید و به دنبال برنامه ای ساختاریافته برای راهنمایی شما در روند نوشتن هستید، در پایان این پست فرصت ویژه ای برای شما دارم. روند پایین.
اما ابتدا بیایید به تصویر بزرگ نگاه کنیم. برای نوشتن یک کتاب چه چیزی لازم است؟ در سه مرحله اتفاق می افتد:
شروع: باید شروع به نوشتن کنید. این بدیهی به نظر می رسد، اما ممکن است نادیده گرفته ترین مرحله در این فرآیند باشد. شما یک کتاب می نویسید، ابتدا تصمیم می گیرید که چه چیزی بنویسید و چگونه آن را بنویسید.
با انگیزه ماندن: هنگامی که شروع به نوشتن کنید، با شک و تردید نسبت به خود و صدها دشمن دیگر روبرو خواهید شد. برنامه‌ریزی از قبل برای آن موانع تضمین می‌کند که با آمدن آنها دست از کار نکشید.
پایان: هیچ کس به کتابی که تقریباً نوشته اید اهمیت نمی دهد. ما می‌خواهیم کتابی را که واقعاً به پایان رسانده‌اید بخوانیم، یعنی مهم نیست که چه، چیزی که شما را نویسنده می‌کند توانایی شما برای شروع یک پروژه نیست، بلکه تکمیل آن است.
در زیر 10 نکته ساده مضحک وجود دارد که در هر یک از این سه مرحله اصلی به اضافه 10 نکته اضافی دیگر قرار می گیرند. امیدوارم آنها به شما کمک کنند تا کتابی را که آرزوی نوشتن آن را دارید، به پایان برسانید.
فاز 1: شروع به کار
همه ما باید از یک جایی شروع کنیم. با نوشتن کتاب، مرحله اول از چهار بخش تشکیل شده است:
1. تصمیم بگیرید که کتاب در مورد چیست
نوشتن خوب همیشه در مورد چیزی است. استدلال کتاب خود را در یک جمله بنویسید، سپس آن را به یک پاراگراف و سپس به یک طرح کلی یک صفحه ای بکشید. پس از آن، فهرستی از مطالب بنویسید تا در هنگام نوشتن به شما کمک کند، سپس هر فصل را به چند بخش تقسیم کنید. کتاب خود را از نظر شروع، میانه و پایان در نظر بگیرید. هر چیزی پیچیده تر شما را گم می کند.
2. یک هدف روزانه برای شمارش کلمات تعیین کنید
جان گریشام حرفه نویسندگی خود را به عنوان یک وکیل و پدر جدید آغاز کرد – به عبارت دیگر، او واقعاً مشغول بود. با این وجود، هر روز صبح یکی دو ساعت زودتر بیدار می شد و روزی یک صفحه می نوشت. بعد از چند سال، او یک رمان داشت. یک صفحه در روز فقط حدود 300 کلمه است. نیازی نیست زیاد بنویسید شما فقط باید اغلب بنویسید. تعیین یک هدف روزانه به شما چیزی می دهد که بتوانید آن را هدف گذاری کنید. آن را کوچک و دست یافتنی کنید تا بتوانید هر روز به هدف خود برسید و شروع به ایجاد حرکت کنید.
3. هر روز زمانی را برای کار روی کتاب خود تعیین کنید
ثبات خلاقیت را آسان تر می کند. شما برای انجام کار خود به یک ضرب الاجل روزانه نیاز دارید – به این ترتیب نوشتن یک کتاب را به پایان خواهید رساند. اگر می خواهید یک روز مرخصی بگیرید، اما از قبل آن را برنامه ریزی کنید. هرگز اجازه ندهید یک ضرب الاجل بگذرد. به این راحتی خودت را رها نکن تعیین یک ضرب‌الاجل روزانه و زمان منظم نوشتن تضمین می‌کند که لازم نیست به زمان نوشتن فکر کنید. وقتی زمان نوشتن است، زمان نوشتن است.
4. هر بار در یک مکان بنویسید
فرقی نمی کند میز باشد یا رستوران یا میز آشپزخانه. فقط باید با جایی که فعالیت های دیگر انجام می دهید متفاوت باشد. مکان نوشتن خود را به یک فضای خاص تبدیل کنید، به طوری که وقتی وارد آن می شوید، آماده کار باشید. این باید تعهد شما را به پایان این کتاب یادآوری کند. باز هم، هدف در اینجا این است که فکر نکنید و فقط شروع به نوشتن کنید.
فاز 2: انجام کار
حالا وقت آن است که به کار بپردازیم. در اینجا، ما بر روی سه نکته بعدی تمرکز می کنیم تا به شما در انجام کتاب کمک کند:
5. تعداد کل کلمات را تنظیم کنید
آخرش را در نظر گرفتن. هنگامی که شروع به نوشتن کردید، به تعداد کل کلمات کتاب خود نیاز دارید. بر حسب 10 هزار افزایش کار فکر کنید و هر فصل را به طول های تقریباً مساوی تقسیم کنید. در اینجا برخی از اصول راهنمای کلی آورده شده است:
10000 کلمه = یک جزوه یا کاغذ سفید تجاری. زمان خواندن = 30-60 دقیقه.
20000 کلمه = کتاب الکترونیکی یا مانیفست کوتاه. مانیفست کمونیست نمونه ای از این موضوع است که حدود 18000 کلمه دارد. زمان خواندن = 1-2 ساعت.
40000 تا 60000 کلمه = کتاب غیرداستانی استاندارد / رمان. گتسبی بزرگ نمونه ای از این دست است. زمان خواندن = سه تا چهار ساعت.
60000 تا 80000 کلمه = کتاب غیرداستانی طولانی / رمان استاندارد. اکثر کتاب های مالکوم گلدول در این محدوده قرار می گیرند. زمان خواندن = چهار تا شش ساعت.
80000 کلمه – 100000 کلمه = کتاب غیرداستانی بسیار طولانی / رمان طولانی. هفته کاری چهار ساعته در این محدوده قرار می گیرد.
بیش از 100000 کلمه = رمان حماسی / کتاب دانشگاهی / بیوگرافی. زمان خواندن = شش تا هشت ساعت. بیوگرافی استیو جابز در این دسته قرار می گیرد.
6. به خودتان ضرب الاجل هفتگی بدهید
شما نیاز به یک هدف هفتگی دارید. برای عینی نگه داشتن چیزها، آن را یک کلمه حساب کنید. پیشرفتی را که به دست آورده اید جشن بگیرید و در عین حال صادق باشید که چقدر کار باقی مانده است. شما باید چیزی برای هدف گذاری و راهی برای اندازه گیری خود داشته باشید. این تنها راهی است که من تا به حال هر کاری را انجام می دهم: با یک ضرب الاجل.
7. بازخورد اولیه را دریافت کنید
هیچ چیز بدتر از نوشتن یک کتاب و سپس بازنویسی آن نیست، زیرا شما اجازه ندادید کسی به آن نگاه کند. چند مشاور قابل اعتماد داشته باشید تا به شما کمک کنند بفهمید چه چیزی ارزش نوشتن دارد. اینها می توانند دوستان، سردبیران، خانواده باشند. فقط سعی کنید کسی را پیدا کنید که در همان ابتدا به شما بازخورد صادقانه بدهد تا مطمئن شوید در مسیر درستی هستید.
