هویت یکی از پیچیدهترین و چندوجهیترین مفاهیم در علوم انسانی و اجتماعی است که از دیرباز مورد توجه فیلسوفان، روانشناسان، جامعهشناسان و انسانشناسان بوده است. تعریف هویت شامل درک افراد از خویشتن، ویژگیهای منحصر به فرد، و تعاریف فردی و اجتماعی است که در طول زندگی شکل میگیرند و به آنها تعلق میبخشند. هویت نه تنها شامل شناخت فرد از خود میشود، بلکه در تعامل با دیگران و در بسترهای فرهنگی، اجتماعی و تاریخی نیز ساخته و دگرگون میشود. در این مقاله، به بررسی انواع دیدگاهها و نظریات اصلی پیرامون مفهوم هویت میپردازیم تا به درک بهتری از پیچیدگیهای این مقوله دست یابیم.
1- دیدگاه روانشناختی هویت
دیدگاه روانشناختی به بررسی هویت از منظر رشد فردی و روانشناختی میپردازد. یکی از مهمترین نظریهپردازان این حوزه، اریک اریکسون، هویت را فرایندی دانسته که در طی مراحل مختلف زندگی بهویژه در دوره نوجوانی شکل میگیرد. او هویت را نتیجهای از تلاش افراد برای یافتن تعادل بین انتظارات شخصی و انتظارات جامعه میداند. به اعتقاد اریکسون، در هر مرحله از رشد، افراد با چالشها و بحرانهایی مواجه میشوند که باید از آنها گذر کنند تا به هویت منسجم دست یابند. یکی دیگر از روانشناسان، جیمز مارشیا، نظریه هویت اریکسون را توسعه داده و چهار وضعیت هویت را تعریف کرده است: کسب هویت، پراکندگی هویت، تعویق هویت و سردرگمی هویت. بر اساس این نظریه، هویت یک فرایند پویاست که افراد در طی آن به آزمودن نقشها و تعاریف مختلفی از خود میپردازند تا در نهایت به هویت پایدار دست یابند.
2- دیدگاه جامعهشناختی هویت
دیدگاه جامعهشناختی هویت را نه به عنوان یک ویژگی درونی بلکه به عنوان محصولی از تعاملات اجتماعی میبیند. یکی از بنیانگذاران این دیدگاه، جورج هربرت مید، هویت را نتیجهای از فرایند اجتماعی شدن و تأثیر دیگران بر فرد میداند. به عقیده مید، افراد در فرایند تعاملات اجتماعی، تصویری از خود را در ذهن ایجاد میکنند که آن را “خود” یا هویت مینامند. به بیان دیگر، هویت فردی به واسطه نگاه دیگران به فرد و انتظارات جامعه شکل میگیرد. نظریههای دیگری مانند نظریه نقشها نیز در جامعهشناسی هویت مورد توجه قرار گرفتهاند که معتقد است افراد در جامعه نقشهای مختلفی را ایفا میکنند و این نقشها به هویت اجتماعی فرد شکل میدهند.
3- هویت از دیدگاه فرهنگی
دیدگاه فرهنگی، هویت را نتیجهای از فرایندهای فرهنگی و اجتماعی میداند. در این رویکرد، فرهنگ بهعنوان منبع اصلی هویت مطرح میشود و هویت افراد و گروهها از طریق فرهنگ و تعلقات فرهنگی شکل میگیرد. به گفته آنتونی گیدنز، هویت فردی در جوامع مدرن به واسطه بازتاب فرهنگی و خوداندیشی شکل میگیرد. از سوی دیگر، فرهنگ و جهانیسازی تأثیرات قابل توجهی بر هویت افراد و جوامع داشتهاند. در این راستا، برخی محققان معتقدند که فرهنگهای جهانی ممکن است باعث ایجاد “هویتهای هیبرید” شوند که در آن افراد ترکیبی از فرهنگهای مختلف را در هویت خود جذب میکنند. این مسئله به ویژه در جوامع مهاجر و چندفرهنگی بیشتر مشاهده میشود.
4- دیدگاه پسامدرن در مورد هویت
در دیدگاه پسامدرن، هویت بهعنوان یک مفهوم سیال و غیرثابت در نظر گرفته میشود. به عقیده نظریهپردازان پسامدرن مانند میشل فوکو و ژاک دریدا، هویت چیزی ثابت و پایدار نیست، بلکه فرایندی بیپایان از تغییر و بازسازی است. از نظر فوکو، هویت توسط نیروها و قدرتهای اجتماعی و گفتمانهای مسلط شکل میگیرد و فرد در تعامل با این نیروها، هویت خویش را میسازد. از دیدگاه پسامدرنیسم، هویت نمیتواند به عنوان یک واقعیت مستقل و منسجم در نظر گرفته شود، بلکه مجموعهای از هویتهای مختلف و گاه متضاد است که افراد در موقعیتهای مختلف به خود میگیرند.
5- نظریههای هویت جمعی
هویت جمعی به این معناست که افراد خود را به عنوان عضوی از یک گروه خاص تعریف کنند و ارزشها و هنجارهای آن گروه را درونی کنند. یکی از مشهورترین نظریهپردازان این حوزه، امیل دورکیم است که اعتقاد داشت هویت جمعی از تعلق به یک گروه اجتماعی نشأت میگیرد. در این نظریه، گروههای اجتماعی از طریق آیینها و مراسم مختلف احساس تعلق را در اعضا تقویت میکنند و به هویت جمعی شکل میدهند. نظریه هویت اجتماعی هنری تاجفل نیز بر این باور است که افراد به منظور حفظ عزت نفس و احساس مثبت، تمایل دارند خود را به گروههای خاصی متعلق بدانند و اعضای گروههای دیگر را با دیدی منفی ببینند. این مسئله در بسیاری از جنبههای زندگی اجتماعی، از قبیل قومیت، مذهب، جنسیت و حتی تمایلات سیاسی نمود پیدا میکند.
6- نظریههای هویت جنسیتی
هویت جنسیتی به نوعی هویت گفته میشود که افراد بر اساس جنسیت خود از خود دارند و معمولاً تحت تأثیر فرهنگ و جامعهای است که در آن زندگی میکنند. روانشناسان و جامعهشناسان بسیاری به مطالعه هویت جنسیتی پرداختهاند و نظریههایی را در این خصوص ارائه دادهاند. برخی نظریهها به فرایندهای اجتماعی شدن اشاره میکنند که در طی آن افراد یاد میگیرند نقشها و انتظارات مربوط به جنسیت خود را پذیرفته و با آنها همهویت شوند. از سوی دیگر، در نظریات فمینیستی، هویت جنسیتی به عنوان محصول ساختارهای قدرت و سلطه مردسالارانه در نظر گرفته میشود و این ساختارها بهویژه بر زنان تأثیرگذار هستند و در بازتولید هویتهای جنسیتی نقشی اساسی ایفا میکنند.
7- هویت ملی و قومیتی
هویت ملی و قومیتی از دیگر انواع هویتهای مهم است که نقش زیادی در احساس تعلق و ارتباط افراد با ملت و فرهنگشان دارد. هویت ملی به معنای تعلق به یک کشور خاص است و شامل نمادها، زبان، تاریخ و ارزشهای مشترک است که به افراد احساس همبستگی و تعلق به کشورشان میدهد. از سوی دیگر، هویت قومیتی به تفاوتها و تمایزات فرهنگی، زبانی و قومی اشاره دارد که افراد را از سایر گروههای قومی جدا میکند. این دو نوع هویت گاه با یکدیگر همپوشانی دارند، اما در برخی موارد نیز میتوانند با هم در تضاد قرار گیرند و باعث ایجاد تعارضات اجتماعی و سیاسی شوند.
8- نظریههای هویت مجازی و دیجیتال
با گسترش فناوریهای دیجیتال و شبکههای اجتماعی، مفهوم هویت وارد ابعاد جدیدی شده است. در فضای مجازی، افراد قادرند هویتهای جدیدی برای خود ایجاد کنند و گاه از هویتهای واقعیشان فاصله بگیرند. این مسئله به افراد امکان میدهد تا نقشها و هویتهای مختلف را تجربه کنند و با افراد دیگر در محیطهای مجازی در تعامل باشند. پژوهشهای زیادی نشان داده است که شبکههای اجتماعی میتوانند به ایجاد هویتهای مجازی پایدار و یا حتی هویتهای چندگانه منجر شوند. از سویی دیگر، هویت دیجیتال هم میتواند ابزار مثبتی برای ابراز وجود و خلاقیت باشد و هم میتواند به دوقطبی شدن و ایجاد هویتهای سطحی و مجازی منجر شود.
مفهوم هویت در علوم انسانی و اجتماعی بهعنوان یکی از مسائل پیچیده و چندوجهی شناخته میشود. انواع دیدگاهها و نظریات پیرامون این مفهوم، از جنبههای مختلفی به هویت میپردازند و آن را تحت تأثیر عوامل روانشناختی، اجتماعی، فرهنگی، ملی، دیجیتال و جنسیتی میدانند. به طور کلی، میتوان گفت که هویت بهعنوان یک فرایند پویا و در حال تغییر درک میشود که تحت تأثیر عوامل داخلی و خارجی شکل میگیرد و در طول زندگی فرد یا گروه تغییر میکند. با درک این دیدگاهها و نظریات، بهتر میتوان به پیچیدگیها و تنوع هویت انسانها پی برد و راهکارهایی برای تقویت هویت سالم و مثبت ارائه داد.