نوشتن یک کتاب به نظر یک چیز وحشتناک به نظر می رسد، زیرا دقیقاً همین است! نسخه های خطی باید از قطعات کوچک تشکیل شده باشند، زیرا طبق یک ضرب المثل قدیمی بهترین راه برای غذا دادن به فیل یک گاز گرفتن در یک زمان است.
مرحله 1: دانش نوشتن یک کتاب
الف. مثل یک خواننده فکر کنید
بهترین کار این است که در یک دفترچه یادداشت ، یا هرچیزی که برای شما راحت خواهد بود، بنویسید. فقط از این موضوع اطمینان داشته باشید که باید چیزی را انتخاب کنید که به شما یادآوری کند که نویسنده ها باید با دیدگاه یک خواننده، مطالبشان را بنویسند.هر گونه تصمیم در نوشتن کتاب باید طبق برداشت های خواننده باشد. اگر هدف شما جلب رضایت خواننده است، قبل از آن باید خود را خشنود و راضی کنید. هرچیزی را که ترجیح میدهید بخوانید و در حالی که اعتماد به نفس دارید شروع به نوشتن کنید ، زیرا همیشه خواننده های زیادی وجود دارند که با شما موافق هستند.
ب. یک بازکننده قانع کننده بنویسید.
اگر احساس می کنید گیر افتاده اید زیرا نمی توانید خطوط آغازین جذاب را بفهمید، استراحت کنید، در این مورد تنها هستید و ناراحتی شما هم بیجا نیست.حتی شما نمی توانید آن را برای آخرین بار ترک کنید، زیرا یک افتتاحیه خوب شما را در تمام فصل ها نگه می دارد.در زیر ماهیت روزنه هایی را خواهید دید که خوانندگان را دست نخورده نگه می دارد.
نمایشی
تعجب آور
فلسفی
شاعرانه
از دیدگاه خوانندگان، این نوع افتتاحیه ها توجه آنها را جلب می کند و باعث می شود کتاب های کاملی بخوانند. طبق تحقیقات کلی، خوانندگان بیشتر کتاب هایی را دوست دارند که شروع جذابی دارند.
ج. مطمئن شوید که داستان شما تنش و تعارض دارد
خوانندگان به دنبال درگیری هستند، بله، آنهایی که غیرداستانی می خوانند نیز.اگر همه چیز در یک کتاب شاد بماند، خوانندگان به احتمال زیاد علاقه خود را از دست خواهند داد.سعی کنید برخی تضادها را وارد کنید، به عنوان مثال، اگر دو نفر از شخصیت های اصلی شما در حال گفتگو با یک فنجان قهوه هستند، صحنه ای را ایجاد کنید که در آن یکی در واکنش به چیزی که دیگری گفته است، طوفان بیرون بیاید.این به شما کمک می کند تا خوانندگان را وادار کنید که در مورد آنچه در آینده اتفاق می افتد فکر کنند و توجه آنها را دست نخورده نگه دارید.
د. سعی کنید ویرایشگر داخلی خود را هنگام نوشتن اولین نسخه خاموش کنید
با داشتن تجربه در تمام سالهایی که نوشتم، این موضوع را به خوبی درک کرده ام که یادداشت کردن پیش نویس های اولیه با کلمات با کیفیت برای افراد کمال گرا، کاری دشوار خواهد بود، بدون اینکه متوجه شوند ، مجبور میشوند که تک تک جمله های یادداشت خود را به بهترین نحو انجام دهند. به وجود آمدن کوچکترین صدا در ذهن شما میتواند همه چیز را، هر جمله، هر کلمه و یا هر عبارت را زیر سوال ببرد و این باعث میشود که شما در مقابل مطالبی که نوشته اید اعتماد به نفس کمتری داشته باشید، اصلا نگران این موضوع نباشید، این فقط نفس سردبیر در درون شما است که کارت مربوط به انتقام را بازی میکند. این نکته مهم را به خاطر داشته باشید زمانی که پیش نویسی را تهیه میکنید هرگز آن را ویرایش نکنید زیرا این کار برجریان نوشتن شما تاثیرات منفی دارد.
ه. نوشتن یک پایان طنین انداز
پایان بخش مهمی از هر داستان (داستانی یا غیرداستانی) است، بنابراین باید به همان اندازه آغاز نفس‌گیر باشد. برای دستیابی به یک پایان امیدوارکننده که مورد توجه خوانندگان قرار گیرد، نکات زیر ممکن است مفید باشد:
به سمتش ندوید قدم های ثابت بردارید. اطمینان حاصل کنید که آنچه را که از ابتدا انتظار داشتند را به خوانندگان ارائه می دهید.هرگز به چیزی کمتر قانع نشو اینکه فکر می کنید به اندازه کافی به پایان مورد نظر نزدیک است فقط به این دلیل که می خواهید کتاب را تمام کنید. صبر کنید، به ساختن داستان ادامه دهید تا زمانی که چیزی را پیدا کنید که شما را هیجان زده کند.اگر می‌خواهید چیزی غیرقابل پیش‌بینی به خوانندگان ارائه دهید، مطمئن شوید که منطقی است. تا خوانندگان آن احساس فریب خوردن را نداشته باشند. خوانندگان شما باید به جای فریب خوردن، غافلگیر شوند.اگر خوشبختانه ایده های متعددی برای پایان دادن به آن دارید، بهتر است با قلب خود ادامه دهید زیرا خوانندگان پایان هایی را دوست دارند که از نظر احساسی روی آنها تأثیر می گذارد.
