فرهنگی و هنری

تأثیر هنرمندان برجسته و آثار آنان

بسیاری از تحسین‌شده‌ترین نمایشگاه‌های فصل هنر پاییز به هنرمندان آفریقایی-آمریکایی، از جمله Pope.L چند رشته‌ای اختصاص داشت که در نیویورک در موزه هنر مدرن و موزه هنر آمریکایی ویتنی و همچنین توسط صندوق هنر عمومی، که او یکی از امضاهای خود را با نام “Crawls” برای آن تنظیم کرد. هنرمند مونتاژ Betye Saar که در 93 سالگی نمایش های دو ساحلی در MoMA و موزه هنر لس آنجلس داشت. و تئاتر گیتس، که هنر پیشگامانه خود در تمرین اجتماعی را به مرکز هنر واکر در مینیاپولیس آورد. کمیسیون‌های برجسته همچنین صدایی را به کسانی دادند که زمانی خاموش شده بودند، مانند شایعه‌های جنگ اثر کهینده وایلی، که یک جوان سیاه‌پوست مغرور را سوار بر اسبی قدرتمند به تصویر می‌کشد که در پایتخت سابق کنفدراسیون ریچموند، ویرجینیا زندگی می‌کند، محیطی که بیش از پیش تحسین‌برانگیز است. اکنون که بسیاری از مجسمه‌های کنفدراسیون که ریف‌های قطعه روی آن‌ها قرار می‌گیرند در حال خراب شدن هستند – و زنان آفریقایی فرمانده وانگچی موتو که در امتداد نمای موزه هنر متروپولیتن مانند نگهبانان نصب شده‌اند.

1-تأثیرگذار: Leonardo da Vinci در موزه ی Louvre

بسیاری ممکن است حسادت کنند، اما تعداد کمی می توانند استدلال کنند که موزه لوور، با بزرگترین موزه های موجود از نقاشی های او در جهان (پنج، یا تقریباً یک سوم)، از جمله مونالیزا، نه به ذکر 22 طراحی، بهترین موزه برای موقعیت است. یک نمایشگاه لئوناردو که یک بار در زندگی برگزار می شود. سپس این واقعیت وجود دارد که پلیمادر رنسانس در فرانسه درگذشت و تعدادی فرانسوی را رها کرد تا کمی در نبوغ انعکاسی او غرق شوند.

در هر صورت، 500 سال پس از مرگ او و با وام‌های سخت از موزه‌های واتیکان و موزه دولتی ارمیتاژ در سنت پترزبورگ، روسیه، از جمله، موزه لوور نمایشگاه خود را با تحسین پرشور افتتاح کرد و رکورد 1.1 میلیون بازدیدکننده را به خود جلب کرد. ، بیش از دو برابر رکورد ثبت شده توسط دارنده قبلی، دلاکروا. در غیاب توانایی جابجایی سفره خانه صومعه میلان که شام ​​آخر را در خود جای داده است، موزه لوور لئوناردوس ضروری را از انسان ویترویین (مطمئناً مشهورترین نقاشی جهان) و مطالعات پارچه‌کشی مسحورکننده‌اش تا دفترچه‌های علمی خود (قرض گرفته شده توسط بیل و ملیندا گیتس) جمع‌آوری کرد. ). همانطور که هالند کاتر، منتقد نیویورک تایمز مشاهده کرد، “بزرگترین دستاورد لئوناردو این بود که او تمایزات بین هنر و ایده ها را پاک کرد، و ارزش پایانی مثبتی را برای کاوش درازمدت نسبت به رسیدن کوتاه مدت قائل شد.”

تاکید بر بلندمدت او بیش از 20 سال را صرف تغییر کتاب «باکره و کودک با سنت آن» کرد، تصویری که او از سه نسل به تصویر می‌کشد که در آن یک مریم بالغ روی آغوش مادرش نشسته و در حالی که به دنبال نوزاد خود می‌رود – تصویری که در قرن بیست و یکم مانند قرن شانزدهم متحرک است.

2-یکی برای تماشا: Jordan Casteel

Jordan Casteel برای اتلاف وقت نیست. تنها سه ماه پس از دریافت MFA از دانشگاه ییل، در سال 2014، او دنیای هنر را با نمایش گالری با برهنه‌های رنگین پوست که اندام تناسلی آن‌ها عمداً به عنوان تفسیری بر جنسیت‌زدایی از بدن مردان سیاه‌پوست در فرهنگ ما پنهان شده بود، شگفت‌زده کرد. آن اولین کار خیره کننده منجر به اقامتی جذاب در موزه استودیو در هارلم شد. کمتر از پنج سال بعد، او اولین نمایشگاه انفرادی خود را در موزه هنر دنور در زادگاهش برگزار کرد و پس از آن در زمستان گذشته یکی در موزه نیو نیویورک برگزار شد و او را در میان کادری از هنرمندان سیاه‌پوست تحسین‌شده قرار داد که به تصویر کشیدن مردم اختصاص داشتند. از رنگ

کاستیل 31 ساله به راب ریپورت می‌گوید: «من همیشه علاقه‌مند به ارائه دیدگاهی معتبر از مردم و محیط اطرافم بودم. “سالهای من در ییل عوامل شخصی، جهانی و تاریخی هنری را برجسته کرد که تعهد من را به نقاشی رنگین پوستان بیشتر روشن کرد.”

او از آن زمان سوژه های خود را در جامعه خود پیدا کرده است: در خیابان های هارلم، جایی که اکنون زندگی می کند، و در کلاس درس خود در دانشگاه راتگرز-نیوارک، جایی که او یک استاد دوره تصدی است. کاستیل با استفاده از عکس هایی که خودش می گیرد، پرتره های همدلانه با عبارات ظریف و زبان بدن خلق می کند. کاستیل که از دوران کودکی به رنگ و پتانسیل آن برای نمادگرایی وسواس داشت، قبل از شروع یک بوم، پالت خود را با دقت انتخاب می‌کند و اغلب به‌طور نامحسوس از رنگدانه‌های غیرمعمول برای رنگ‌های پوست، مانند صورتی یا بنفش استفاده می‌کند، که به گفته او نشان‌دهنده موزاییک تجربه‌ای است که در یک موضوع وجود دارد. او می‌گوید: «این روش من برای پیش‌بردن مرز است.

دختر و نوه فعالان عدالت اجتماعی – پدربزرگ مادری او ویتنی یانگ جونیور، رئیس محترم اتحادیه ملی شهری در دهه 1960 بود – کاستیل آرمان های مشابهی دارد که به قول خودش «در وجود من جا افتاده است»، اما از روش های متفاوتی استفاده می کند. ابزار. او درباره سوژه‌هایش می‌گوید: «آن‌ها انسان‌های واقعی و زنده‌اند. “من از هویت آنها دفاع می کنم.”

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا